بزرگنمایی:
خاموشی مرغ سحر
یادداشت سردبیر
تابش آنلاین؛ استاد محمدرضا شجریان استاد آواز ایران امروز هفدهم مهرماه به ملکوت اعلی پیوست،
گروه رسانه ای تابش ضمن تسلیت به مردم شریف و نجیب ایران این ضایعه ی جبران ناپذیر را به اهالی فرهنگ ، ادب و هنر ایران زمین تسلیت گفته و به یادش دلنوشته ی سردبیر را تقدیم می کند.
در گرگ و میش روزهای سخت دوران گذار مردم از خطوط فقر ،چه وقت رفتن بود ؟
برای دیدنت به سراغ دل میلیونها انسان آزاده فارسی زبان می رویم ومیدانیم که خانه ات جای امنی است ،بدون تردید قرن گذشته وحال چون تورا دیگر به چشم نخواهد دید،
مهربانا صدایت سوز ودرد سالهای سیاه هجوم به فرهنگ ایرانی را از شبی مطلق به سپیده دمی چون مرغ سحر نوید می دهد
اینجا وامروز حال همه ما خوب نیست ،بارانداز تحریرهای آسمانی مناجات ربنای تورا تا سالها خوشه چینی می کنیم وبرایت از آبادی میخک ،به اشارت تدبیر عشق هدیه می آوریم، تا بدانند که رسانه درد در رنج سالهای تونتوانست حتی خراشی کوچک بر الماس وجود نازنینت فرود آورد،چه شبی گران را برایمان رقم زدی در این وانفسای رفتنت.
درد را از هر طرف که بخوانیم درداست،درد رفتن ودردماندن دوگانه ای که سالها غزل وجودت را آزرده میکرد،ولی ماندی وبر دلهای آباد آبادی ترانه ای شدی ماندگار ،شرح عشق بازی تو با ملتی نجیب وصاحب سبک از سیمای تو اسطوره ای ساخت به وسعت تمام ادبیات وصدایت کتیبه منقوش اردت وتعظیم هزاره ها را در خود فرو برد و اینگونه بود که سیاوش ما دوبار از لاله های سرخ قد کشید تکرار این منظومه به گونه ای عجیب مهر آوری وعشق را در قاب چشمانت هویدا ساخت
ای خسرو آواز ایران در دهایت را یکی یکی از خوشه خشم خواهیم چید وبدان که رهاترین ،آزادترین، وسروترین سبزینگی خرم دیارم خواهی ماند تا یادی هست و نامی ،نمی توان بدون تو در این کارگاه هستی ساز و فرهنگ ایران از نام و یاد تو به آسانی گذشت .
دلم به گواهی همه ی سالهای نایت که به عزم فریاد و روشنی چراغ موسیقی و فرهنگ ایرانی همت مردانه داشت در رفتنت بی قراری میکند نمیشود ونمی توان گذرگاه فتح تورا نادیده انگاشت پس در این دقایق بی تو باتو میگویم مباد روزی که نامت از این دیار کهن به بزرگی ونیک نامی سروده نشود .
دردا که بدون نفس گرم تو این زمستان را چگونه سپری کنیم ای گرما بخش دلهای دردمند ..خدا حافظ شهریار فرهنگ وادب ایران.. بدرود..اردشیر کیانی